محل تبلیغات شما
چکار کنیم ؟ چکار نکنیم؟
دیشب اواخر وقت بود و  موقعیت نوشتن نبود و یعنی وقت خواب بود اما باز غیرت نشان داده گفتم این اسامی و عنوان  چند مطلب را نوشته تا فرصتی پیدا کنم و ان مطالب را بپرورانم . مثلا ببینیم ریشه کلمه اوننوک چیست ؟ انونده یعنی چه ؟اونی الماک : یعنی پیشگیری . و   /

اما صبح امروز انبوهی از ناملایمات را می شنوم از قبیل کرونا هر چند تا به امروز فاجعه اش را نشان نداده است .
از قایم کردن مواد ضد عفونی و ماسک در داروخانه ها که بدون تعارف هر کس این کار را بکند واقعا جانی هست . جانی و  آدم کش این نیست که قمه و قداره و ششلول بسته و آدم بکشد چون کسی که دارو و امکانات را از مردم دریغ می دارد  هم آگاهانه و با تفکر و پیش زمینه ذهنی این کار را می کند در صورتیکه احتمال دارد یک کس که با هفت تیر آدم می کشد شاید لحظه ای و از روی  واداری و ناچاری دست به آدمکشی بزند .

دوستان بنده با کسی کار ندارم که دانسته و عمدی و یا معیارهای نه چندان مناسب و سطحی نگری،  گناه خیلی ها را نادیده می گیرد مثلا گوسفند دستش بریده می شود و قاتل چند ین و بیشتر آدم بنام دکتر دارو ساز با افتخار از ش به عنوان دکتر یاد می شود .من علاقه دارم که گناه و خطای خودمان را هم داد بزنیم یعنی اگر خودمان خطا می کنیم  خودمان را اصلاح کنیم اصلا با بیرحمی  خودمان را افشا کنیم که شاید بعد ها  روش خوبی را پیش بگیریم. اگر گفته ها درست باشد چه کسی ما را اجازه داد و بر کدام مصالح و مصلحت دانشجوهای  چینی را در شهر های ایران بپروریم که این کرونا را به ما به ارمغان بیاورند و در این شرایط که حتی اوردن دارو به کشور سخته .  مهندسین و دانشجویان ما در خارج باشند ؟
لذا نوشتن را به کنار بگذاریم  یا همچنان به نوشتن مشغول باشیم ؟.

دوستان نوشتن و کارهای علمی پزشکی یا فن آوری در زمینه صنعت و کشاورزی راهسازی . ساختمان سازی . ساختن سد  به نظرم در شرایط ایده آل بهتر پیش می رود . مثلا در زیر بمباران دشمن و بیماری و فقر  نمی شود  صنایع را گسترش داد و  یا در زمینه تولیدات و مایحتاج مردم ،  دامپروری و گاوداری را مدیریت نمود یا کارخانه تولید خود رو زیر بمباران  هیچ پیشرفتی نمی کند و حتی بهترین رمانها و داستانها بعد از اتمام جنگها خلق می شوند . زمان جنگ که فقط فرصت برای جنگ و گریز  و دفاع  است . تفکر و اندیشه در شرایط آرامش هست که بیشتر به پرواز در می آید .
زمانی که ما در دانشگاه تبریز درس می خواندیم  روزگاری داشتیم دانشجو یان همکلاسی یا همشهری چند نفر چند نفر  بعد از کلاس  عده ای روی چمن دراز می کشیدند عده ای به سالن ورزش می رفتند  چند نفر روی سکوها می نشستند و اصلا غم کرونا و شهریه نبود هر چند ما هم غذای مختصر دانشگاه را می خوردیم و هر چند خیلی ها پول تو جیبی هم نداشتند ولی مثل امروز نبود که دانشجو از کرونا بترسد .
به امید روزی که زمینه  کار مناسب و پیشرفت برای مملکتمان و ملت های محروم فراهم  باشد. در پناه حق باشید .



تاسف و تسلیت بمناسبت در گذشت آقای حاج منصور انوری

با سلام . حدود 5 ماه بود از وب را باز نکرده بودم

مادر در شعر رخشنده ( پروین) اعتصامی

؟ ,خودمان ,هم ,کرونا ,یعنی ,آدم ,را می ,خودمان را ,هر چند ,مناسب و ,در شرایط

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایرانیان خارج از کشور، شورای استانی خراسان رضوی شرکت تعاونی چند منظوره بِر کبیر همسفران آقا billige fodboldtrøjer 2016|fodboldtrøjer born online butik dictleproyva westcescatu Carol's notes bepoteethdo kabcchanfiola agacugen