محل تبلیغات شما
آئین و روش های دوست یابی. چگونه می توان با دیگران دوست شد ؟
آیا  می توان با آب حمام دوست یابی کرد؟
روزگاری بود که در  اغلب کتابفروشی های شهر خوی  کتابی با عنوان " آئین دوست یابی " بیشتر از هر کتاب دیگری به چشم می خورد . راستش این کتاب را بنده اگرچه هر روز می دیدم ولی هرگز آن را نخوانده بودم  چون همه جا پر از دوست  و همکلاس و هم شهری و هم ولایتی بود و نیازی احساس نمی شد که فوت و فن جذب دوست را آن هم از طریق خواندن کتاب کارنگی فرا گرفت . برای بنده  غیر از کتابهای درسی، کتابهایی از قبیل قصص الانبیا و ارسلان رومی، ماهی سیاه کوچولو  رمانهای خوب و داستانهای  کتابهای جک لندن ، قصه های تصویری  من و بابام ( از یک نویسنده و در اصل نقاش آلمانی )   اشعار شاعران مثل بابا طاهر و فایز دشتی بود که این علاقه هم چنان بود که  کتاب های درسی ام تمیز و ورق نزده می ماندند و نمرات درسی ام پایین می افتاد.
روزی و زمانی که دبیرستانی بودم با یک دوست بزرگتر از خودم که وارد دانشگاه شده بود صحبت می کردیم و از اعتیادم به کتابها گفتم و او نظرش این بود که تا ورود به دانشگاه ، کتابهای متفرقه را کنار گذاشته و فقط کتاب های درسی را بچسبم و به ایشان هم قول دادم اما اعتیاد بد چیزی هست . نتوانستم کتابهای درسی را در اولویت قرار دهم
و نیز از دیگر موارد مورد علاقه اینجانب گلهای رنگارنگ و از جمله ترانه های  بنان ،  قوامی و نوازندگانی چون حسن ناهید . حسین تهرانی - کسایی همایون خرم  و مهمتر از همه " زندگی بی چشم تو"  اثر جاویدان عبدالوهاب شهیدی بود استادی که از نسل قدیم هنوز نعمت حضورش را داریم  "خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی- چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی از سعدی با صدای اکبر گلپا  .

حال نمی دانم که این کتاب دیل کارنگی کمکی به شما خواهد نمود که دوست و همدم پیدا کنید یا نه روش دیگری هم در فرهنگ ایران داریم و آن پیدا کردن دوست با آب حمام هست . البته من هم آن را چند بار در حمام قدیمی چورس امتحان کردم و به بزرگترها و آدم های مهم احترام کردم و چندین بادیه مسی از آب گرم بر سر انها ریختم ه نمی دانم در دل انها تاثیر کرد یا نه  اما هیچ تاثیری در روزگارم نگذاشت. شاید آنها کم و بیش می دانستند که فقط امروزه از راه اختلاس و مختلاس می شود به جایی رسید و تقریبا دیگر راهها نیمه باز  است و شاید مسدود .  
در حمامهای عمومی و قدیمی که آب از خزینه بود و پارچ های آبی مسی را می دیدیم که دست به دست می گشت و هر کس به فراخور احتیاج و یا احترام آبی که مال خودش بود و حمومی نیز آنرا گرم نموده بود از خزینه پر می کرد و بر سر طرف می ریخت و اینطوری توجه و احترام متقابل او را جلب می کرد. و خلاصه با آب حمام ارزان و گرم بین خود و طرف مقابل را هم گرم و صمیمی می کرد و به این کار حمام سویی نان دوست توتوماق می گویند .



این هم مقدمه ای از کتاب دیل کارنگی  اگر دوست دارید این کتاب را بخوانید:  

لینکلن نامه‌ای را چنین آغاز کرد: همگان تمجید را دوست دارند.» ویلیام جیمز گفت: عمیق‌ترین اصل در طبیعت بشر، عطش بی‌پایان او به تقدیر شدن است» او از کلمه خواسته، تمایل، آرزو و یا مانند آن استفاده نکرد. او گفت "عطش بی‌پایان" برای تقدیر شدن و مقبول واقع شدن.

در اینجا با یک عطش سیری ناپذیر انسان روبه‌رو هستیم و معدود افرادی که بتوانند صادقانه این عطش قلبی را سیراب کنند، دیگران را در کف خود خواهند داشت و حتی مرده‌شور هم از مردن او افسوس خواهد خورد».

آرزوی مهم بودن و یا احساس اهمیت کردن یکی از تفاوت‌های بارز انسان و حیوانات است. این عطش مهم بودن بود که باعث شد یک پادوی بی‌سواد فقیر خواروبارفروشی به مطالعه برخی کتاب‌های حقوقی که در کف یک بُشکه کهنه پیدا کرده و به مبلغ ۵۰ سنت خریده بود بپردازد. شاید شما هم نام این پادوی خواروبارفروشی را شنیده باشید. اسمش آبراهام لینکلن است.

این عطش احساس مهم بودن بود که باعث شد دیکنز رمان‌های جاودانی خود را بنویسد. این عطش، انگیزه سِر کریستوفر رِن در طراحی سمفونی‌هایش بود و همین عطش راکفلر را واداشت میلیون‌ها دلاری را انباشته کند که هرگز نتوانست خرج کند و همین عطش بود که ثروتمندترین خانواده شهرتان را واداشت خانه‌ای بسازد که خیلی خیلی بیش از حد نیازش می‌باشد.

همین عطش است که شما را وامی‌دارد جدیدترین مُد لباس‌ها را بپوشید، آخرین مدل اتومبیل را برانید و درباره هوش و نبوغ کودکانتان سخن‌سرایی کنید.


تاسف و تسلیت بمناسبت در گذشت آقای حاج منصور انوری

با سلام . حدود 5 ماه بود از وب را باز نکرده بودم

مادر در شعر رخشنده ( پروین) اعتصامی

دوست ,هم ,عطش ,کتاب ,آب ,های ,بود که ,دوست یابی ,بود و ,با آب ,و به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زندگی بی تو صد دروازه ruismalohes ماورا طبیعه frutoscromve monnewingpec Kimberly's collection Sylvia's game پخش سنگ و نقره شمشیری Banooyeshomali